کاتالیا هنگامی که سن کمی داشت پدر و مادرش در یک حمله ی خشونت بار به خانه اشان در کلمبیا کشته می شوند و او نزد عمویش بزرگ می شود. عموی کاتالیا به او یاد می دهد که چگونه یک آدمکش سنگدل و بی ترحم باشد.حالا دخترک کوچک تبدیل به زنی مزدور و آدمکش می شود که در ازای دریافت پول افراد را می کشد. در آخرین ماموریتش او به سرنخی می رسد که میتواند او را به کسی که دستور قتل پدر و مادرش را داده برساند و به این وسیله انتقامی که سال ها منتظر گرفتنش بود را بگیرد...
وینسنت و رولند دو خلافکار حرفهای هستند که از وجود یکدیگر خبر ندارند و هر دو نفر فکر میکنند در دنیا بهترین هستند. تا اینکه برای انجام یک ماموریت مهم و سری باید با یکدیگر همکاری کنند...
با ورود گروه موسیقی دخترانه به دبیرستان کانترلوت، گروه موسیقی قدیمی که در این مدرسه با نام Sunset Shimmer بوده اند، احساس خطر کرده و سعی در اجرای نقشه های پلیدانه ای می زنند تا بتوانند در مسابقه ی گروه های موسیقی برنده شوند. کاری که آغاز خراب کردن دوستی ها و روابط می باشد...
در ادامهی چهار قسمت قبل این مجموعه کمدی، اینبار "رجب" پا به مسابقاتِ المپیک می گذارد و شاهد درخشش او در این دوره مسابقات و اتفاقات جالبی که رُخ میدهند خواهیم بود...
"مایک نورتن" که تازه به استخدام پلیس مرزی درآمده، به طور تصادفی کارگر غیرمجاز مکزیکی، "ملکیادس استرادا" را می کشد. مقام های محلی تصمیم می گیرند حادثه را لاپوشانی و پرونده را مختومه اعلام کنند. اما صاحب کار «ملکیادس»، «پیت پرکینز» (تامی لی جونز)، با هدف اجرای عدالت شخصی، «مایک» را مجبور می کند تا جسد "ملکیادس" را از گور بیرون بکشد و سپس سوار بر اسب هم راه یک دیگر و جسد به سوی مکزیک به راه بیفتند...
داستان فیلم درباره یک محافظ بازنشسته است که در گوشه ای از جهان به استراحت می کند در آنجا با یک دختر آشنا می شود ولی جان دختر به خطر می افتد و محافظ باید دوباره مهارتهایش را به کار گیرد...