پسرک جوانی در شب کریسمس، یک قطار اسرارآمیز و جادویی را بیرون خانه خود می بیند. او سوار قطار می شود و برای دیدن بابانوئل ماجراجویی شگفت انگیزی را آغاز می کند و...
فیلم با لحظات فرود آپولو 11 بر ماه آغاز می شد و روایت بر مبنای شخصیت جیم لاول، فضانورد معروف آمریکایی و فرمانده آپولو 13 شکل می گیریرد. داستان ضمن روایت زندگی خانوادگی آنها از یک سو و مشکلات عظیمی که در راه این ماموریت پشت سر گذاشتند، از سوی دیگر ادامه می یابد.
"اجکوم" (تام هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ یک زندان ایالتی است. یکی از زندانیان، سیاه پوست تنومند و قوی هیکلی به نام «جان کافی» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده، در حالی که نیروی خارق العاده ی شفابخشی دارد.
"اندی" پسربچه ایست که کلی اسباب بازی دارد و درمیان آنها "وودی" کلانتر را بیشتر دوست دارد و با او بازی میکند. در دنیای اسباب بازیها "وودی" از همه محبوب تر است. در جشن تولد "اندی"، او یک آدم فضایی به نام "باز لایتیر" هدیه میگیرد. حالا "اندی" باز را بیشتر از همه اسباب بازیها دوست دارد. "وودی" در جمع اسباب بازیها محبوبیت خود را از دست دادهاست و این امر باعث درگرفتن رقابتی شدید بین "باز" و "وودی" شده است.
پرفسور لانگدون متخصص نمادشناسی متهم پرونده قتل رئیس موزه ی لوور میشود که به درخواست نوهی مقتول به دنبال کشف قاتل و رمزی که برای آنها گذاشته میشوند. در این میان گروهی از تندروهای مسیحی قصد از بین بردن افراد دیر صهیون و نابودی رازی هستند که پایه ی کلیسا را متزلزل میکند که موفق نمیشوند و این راز که در آخر فیلم توسط پرفسور کشف میشود، همچنان باقی میماند و وفادارن آن همچنان این راز را حفظ میکنند …
داستان این فیلم واقعی براساس اتفاقاتی است که چهار سال پیش در آفریقا رخ داد و طی آن دزدان دریایی سومالی موفق به گروگان گرفتن فرمانده کشتی آمریکایی به نام ریچارد فیلیپس به مدت 4 روز شدند...
«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیو یورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند.
داستان فیلم درباره مردی به نام "رابرت لانگدون" می باشد که در یک بیمارستان ایتالیایی به هوش می آید، اما حافظه اش را از دست داده است. او با دکتر "سینا بروکز" همراه می شود و...
"می" (اما واتسون) در شرکت اینترنتی بزرگ و قدرتمند «سیرکل» مشغول به کار است، اما بزودی خودش را در وضعیتی خطرناک می بینید، مکانی که در آن آزادی و حریم خصوصی افراد هیچ اهمیتی ندارد. پس او یاد می گیرد که در جهت آینده بشریت، تصمیمات و اقدامات مهمی بگیرد...