بعد از جنگ های داخلی امریکا برای تحویل یک فرد اعدامی جایزه ای گذاشته اند. حال فردی تصمیم به تحویل دادن مرد تحت تعقیب به کلانتر شهری دیگر می گیرد که در بین راه از سمت تعدادی راهزن و مزدور مورد حمله قرار میگیرد و از دست آنها به یک فروشگاه لباس در روستایی نزدیک پناه می برد و حالا باید هم از جان خود و هم از جان محکومی که در اختیارش است محافظت کند...
*
نسخه دوبله پارسی "هشت نفرت انگیز" (موسسههای داخلی مُعتبر) | سینک اختصاصی
«آکیم» (مورفی)، شاهزاده ی افریقایی به دختری که پدرش برایش در نظر گرفته، علاقه ای ندارد و همراه دوستش، «سمی» (هال) به امریکا می رود. او در آن جا شیفته ی دختری به نام «لیزا»(هدلی)می شود و به اتفاق سمی،با هویت بدلی، نزد پدر الیزا شروع به کار می کند.
سه سال از آغاز جنگ کلونها گذشته است و شوالی های «جدای»، «ابی وان کنوبی» و «آناکین اسکای واکر» بسختی جنگیده اند. «آنا کین» (کریستین) که به طور پنهانی با «سناتور پادمه» (ناتالی پورتمن) ازدواج کرده، از ترس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» (مک دیر مید) و دوستی کنوبی (ایوان مک گریگور) تصمیم می گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد...
ده سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می گیرد. آناکین اسکای واکر در حالی که او بی وان کنوبی مشغول تحقیقات است، به طور مخفیانه وارد ماجرایی عاشقانه با سناتور پادمه آمیدالا می شود و...
گروهی از کاوشگران در ازاء پول به جزیره ای مرموز واقع در اقیانوس آرام سفر میکنند و در آنجا به دام یک میمون عظیم الجثه که با نام "کینگکونگ" شناخته میشود، گرفتار میشوند و...
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
«تونی استارک» روی یک پروژه برای حفظ صلح کار می کند، اما اوضاع از کنترلش خارج می شود و اکنون گروه انتقام جویان باید «آلترون»، ساخته ی دست استارک را، از رسیدن به اهداف شریرانه اش باز دارند...
"نیک فیوری" مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوهی سیاه» با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
"ژاندر کیج" (ون دیزل) اینبار در مقابل گروهی به سرکردگی "ژیانگ" (دانی ین) قرار میگیرد تا از دسترسی این گروه به یک سلاح مرگبار با نام جعبه «پاندورا» جلوگیری کند.
داستان فیلم درباره یک بازرس و یک مامور اف.بی.آی است که یک مظنون به تروریست را تحت فشار قرار می دهند تا به محل سه اسلحه اتمی که قرار است کشور آمریکا را نابود سازند ، اعتراف کند...